سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عطر ریحان
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

این روزا که قصد رفتن از این خونه رو داریم،
و از وقتی صابخونه بعد از باخبر شدن از تصمیم ما سریع مشتری آورد تا خونه رو ببینن!
از وقتی که قرار شد یکی از اون مشتری ها باعجله ای که داره زودتر اثبابشو بیاره تو این خونه...
دیگه هیچ حس تعلقی بهش نداریم!
اصلا اون حس شیرین یه خونه که بهترین مأمن هر خونواده ایه رو نداریم...
با اینکه 4 ماه پیش تو این خونه بود که با ذوق جهیزیه مو میچیدیم...
با اینکه 4 ماه پیش عروس و داماد بودیم که اومدیم تو این خونه و زندگی  مشترکمونو شروع کردیم...
با اینکه کلی خاطره های شیرین تو این خونه داریم....
اما دیگه علاقه ای بهش نداریم! حسمون بهش مثل حس یه مسافره تو توقف گاه....حتی اگر بهترین هتل هم باشه باز هم بهش دل نمیبنده و علاقه ای ایجاد نمیشه....

دیشب داشتم فکر میکردم کاش دنیا هم برای ما اینجوری بود،
کاش حس نمیکردیم که متعلق به ماست و یادمون نمیرفت که زندگیمون همیشه تو این دنیا نیست!
اگر حُبش تو دلمون نبود همیشه به چشم یه توقف گاه بهش نگاه میکردیم...
اونوقت دل به هیچ چیش نمیبستیم و از سفر بعدی هراس نداشتیم...
اونوقت میشدیم مصداق این جمله حضرت علی(ع):
بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل مبندید ، چشم بیندازید و دل مبازید ، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت...


[ سه شنبه 91/4/13 ] [ 10:31 صبح ] [ ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

من کیستم ؟ بر جا ز کاروان سبک بار آرزو، خاکستری به راه.... گم کرده مرغ دربه دری راه آشیان، اندر شب سیاه....
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 190850